یادداشت
فرزند مکتب اسلام
حاج قاسم نمونه برجسته‌ای از تربیت شدگان مکتب امام خمینی (ره)

فرزند مکتب اسلام

 

 

دکتر مجتبی همتی‌فر، پژوهشگر تعلیم‌وتربیت

حقیقت این است که رشد انسان‌ها در بستر هر قیام الهی، دستاوردی بس بزرگ و به‌قدر پیروزی قیام و گاه بیش از آن ارزش می‌یابد. قیام اسلامی مردم ایران از حوالی سال 41-42 شمسی به مرجع دینی و رهبری روحانی متفکر، حاج‌آقا روح‌الله خمینی آغاز شد. این نهضت اگرچه ظاهری سیاسی داشت، ولی وجه فرهنگی‌ـ‌تربیتی در آن غالب بود؛ تذکری   که هدفش «بیداری» همه به‌ویژه نسل جدید بود.

در این بستر غنی، نسلی از کودکان و نوجوان قد کشیده و رشد کردند. بعدها هم که بالیده شدند نیز هریک بار سنگینی از انقلاب اسلامی را به دوش گرفتند؛ لذا، انصاف این است که نهضت امام خمینی رحمه‌الله‌علیه را حرکتی تربیتی و بیدارکننده با گستره‌ای فراتر از جغرافیا و زمان بدانیم که هرچه می‌گذرد، شاخه‌های پربرکتش‌ -آشنا یا گمنام- میوه بیشتری می‌دهد. «حاج قاسم»، یکی از این شاخه‌های برآمده از این درخت است.

نهضت «بیداری»

نهضت امام خمینی رحمه‌الله‌علیه، احیاگرانه بود و اسلام اجتماعی را احیا نمود؛ علاوه‌بر آنکه دین و آموزه‌های اسلامی را به زندگی برگرداند، گرد فراموشی از اجزای دین گرفت و به آن‌ها جان و معنا داد؛ حکومت و جامعه دینی، تربیت اسلامی، آزادگی و آزادی، مبارزه، مقاومت و جهاد و نهایتاً «شهادت».

مبارزه با «استعمار و استکبار» در بروز جدید آن‌هم یکی از این عناصر بود. خیال باطل حکومت پهلوی و پشتیبابان غربی آن‌ها این بود که با تبعید امام، پرونده این حرکت فرهنگی و تربیتی هم بسته خواهد شد، اما به واقع این نهضت به‌صورت نرم ریشه یافت و به‌صورت حرکت دینی-تربیتی ادامه پیدا کرد.

امام خمینی رحمه‌الله‌علیه، مکتب فطرت‌گرای خود را به‌صورت کتاب، سخنرانی، بیانیه و نامه عرضه کرد تا آموزه‌های اسلامی با بیان‌های متنوع به مخاطبان برسد. غنای این آموزه‌ها و ناب‌بودن آن‌ها، حرکت فردی و اجتماعی به‌وجودآمده را تغذیه کرد و ریشه‌هایش را به قرآن و اهل‌بیت علیهم‌السلام وصل نمود.

پرچم اسلام

برآمده از «اسلام ناب»

در جریان این مبارزه، زنان و مردان نوجوان و جوانی بیدار شدند و در مسیر رشد، بالیده گردیدند. عصاره این حرکت و جریان، بزرگ‌مردان و بزرگ‌زنانی هستند که می‌توان آن‌ها را نماد و تجسم‌یافته مکتب امام خمینی رحمه‌الله‌علیه دانست که برای نسل‌های کنونی و آتی، الهام‌بخش و الگوی اسلام ناب هستند.

اوج‌گرفتن نهضت در سال ۵۶ و ۵7، پیروزی انقلاب در بهمن سال 57 و بعد هم میدان انسان‌ساز دفاع مقدس همچون شتاب‌دهنده و تسهیل‌گر، زمینه‌هایی فراهم کردند که این رهروان، در میدان عمل هم آموخته شوند. در این زمینه‌ها، استعدادهایی گمنام که آرام‌آرام در حال ظهور و بروز بودند، فرصت یافتند و با شتاب بسیار بیشتری غربال شدند و بالیدند. بسیاری از جهادگران، سرداران و پیشروان انقلاب اسلامی در بطن همین میدان‌ها ظهور کردند و خودشان را نشان دادند و رشید شدند. این از رویش‌های انقلاب و مکتب امام خمینی رحمه‌الله‌علیه بود که استمرار انقلاب هم در گرو همان‌هاست.

سردار شهید حاج قاسم سلیمانی یکی از رویش‌ها و تربیت‌شدگان عجیب، بزرگ و بین‌المللی این مکتب است. او با فطرت روستایی، از قنات ملک، به جریان بیدارکننده نهضت وصل شد. استعدادش در دل نهضت و ذیل مکتب حضرت امام رحمه‌الله‌علیه گام‌به‌گام شکوفا شد و پیوسته چنان رشد کرد‌ و رشد داد که رهبر انقلاب از او «نمونه برجسته‌ای از تربیت‌شدگان مکتب امام خمینی رحمه‌الله‌علیه» یاد کردند. «1»

حاج قاسم از جمله کسانی بود که حدود شصت سال در این مکتب نفس‌کشیده و رشدیافته؛ لذا، به‌خوبی می‌توان او را نماد این مکتب دانست. هم در نوجوانی در میانه نهضت بزرگ‌شده و هم در جوانی‌ و میان‌سالی در گام اول انقلاب اسلامی عرصه‌ها و میدان‌هایی را تجربه کرده است. سردار سلیمانی نه‌تنها سردار خبره نظامی بین‌المللی، بلکه شخصیتی اخلاقی و تربیتی و مدیری چندوجهی است.

از هرچه غیر دلبر از جان و دل بریدیم

تشخیص عرصه مجاهده

همچنان که مکتب اسلام ناب، که امام مطرح کردند، تک‌بعدی نیست قاعدتاً تربیت‌شدگان نمونه ذیل آن‌هم جامعیت نسبی دارند. سردار سلیمانی با آن مبانی، در مقاطع و از وجوه مختلف کنشگری کرده و در برهه‌های مختلف نقطه منازعه حق و باطل را به‌درستی تشخیص داد. او با کنشگری فعال به مکتب تعیّن داده و در عرصه‌های محلی، ملی و بین‌المللی نقش‌آفرینی داشت.

شهید سلیمانی صرفاً یک فرمانده نظامی مکتبی نبوده که فقط در میدان نظامی‌گری بدرخشد. آنچه از ایشان به یادگار مانده و آنچه از میدان کنش ایشان مشهود است، چنین برمی‌آید که او عرصه‌های جهاد خود را به تناسب تشخیص داده و در عرصه‌های مجاهدت هم پیشرو بوده است. او در جبهه‌سازی مقاومت در سوریه، عراق و لبنان و فلسطین امیدآفرینی و ظرفیت‌سازی می‌کند و حتی جوانان افغانستانی و پاکستانی را هم به میدان مجاهدت می‌کشاند. در بحران‌هایی مثل سیل پیش‌قدم است و به مردم امید و کمک می‌دهد. در محرومیت‌زدایی کنشگر است و سعی دارد که رنج‌ها را کم کند. در فتنه‌های سیاسی و اجتماعی جلوداری می‌کند و در عرصه فرهنگ‌سازی هم پیشرو و نوآور است که موزه دفاع مقدس کرمان یکی از یادگارهای اوست.

در میدان‌های تقابل نظامی، آنچنان که از شهید سلیمانی سراغ داریم، علاوه‌بر دست برتر نظامی، توجه به وجه تربیتی نیز شاخص است، به‌نحوی که خود مردم به‌ویژه جوان‌ها بیدار شوند و خودآگاه و خودجوش به میدان بیایند. این‌ها همه نشانه‌هایی است که از تربیت‌شده مکتب امام خمینی رحمه‌الله‌علیه و «پاسدار ارزش‌های انقلاب اسلامی» می‌توان انتظار داشت.

پرورش‌یافته و پرورش‌دهنده مکتب امام خمینی (ره)

سردار سلیمانی نه‌تنها در مکتب امام پرورش یافته بود، بلکه الهام‌بخش زنده نسلی شد که امام رحمه‌الله‌علیه را ندیده‌اند، اما شاگردان این مدرسه را درک کردند. مشی و سلوک حاج قاسم باعث شد که نه فقط در ایران، بلکه در تمام جبهه مقاومت به نمادی مطرح گردد که برای حق‌خواهی و دفاع از حریم، مظلوم و اسلام سخت‌ترین زحمات را متحمل شود.

سردار سلیمانی، شخصیت محبوب مردمی است و نشان داد در مکتب امام خمینی رحمه‌الله‌علیه می‌توان هم مبارز بود، هم عارف. پرورده مکتب امام خمینی رحمه‌الله‌علیه، هرچند به اقتضای وظیفه در حوزه نظامی حضور دارد، به‌واسطه تربیت مکتبی روحیه لطیف عرفانی و تربیتی دارد.

نسل ما سرداران شهید دوران دفاع مقدس همچون شهید بروجردی، شهید همت و شهید زین‌الدین و شهیدان باکری را مستقیم درک نکرده است. حاج قاسم یادگار نابی از آن نسل تربیت شده‌ بود که برکت وجودی‌اش سال‌ها در جامعه جاری بود و بعد از شهادت نیز شاگردان «مدرسه تربیتی سلیمانی» بیشتر و بیشتر شده‌اند.

«۱» پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی شهادت سردار شهید سپهبد قاسم سلیمانی و شهدای همراه او – ۱۳/۱۰/۱۳۹۸



فرزند مکتب اسلام؛ 13 دی 1403

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: