مهدی زارع، روزنامهنگار
انقلاب اسلامی مردم ایران نهتنها تحولی عمیق در ایران، بلکه زلزلهای بزرگ در منطقه و جهان ایجاد کرد. هبوط دوباره معنا به کویر سیاست، اتفاقی بود که با انقلاب اسلامی رقم خورد و امام خمینی با گسترش مفهومی و کاربردی دین در صحنه جامعه بار دیگر کارآمدی شرع را به رخ همگان کشیدند. آموزههای ایشان درباره استقلال، عدالت، مقاومت، وحدت و مبارزه با استکبار، مسیر جدیدی برای ملتهای زخمخورده در همه پهنههای زخمخورده از ظلم جهانی باز کرد. بازتولید ادبیات سیاسی امام در بومهای مختلف ابعاد مختلفی از کارکرد سخنان ایشان را نمایان ساخت و در این میان هرچه گروه هدف بهلحاظ مبنایی و ساختاری به انقلاب اسلامی نزدیکتر بود، تاثیرپذیری بیشتر و البته شباهت بیشتری هم به انقلاب پیدا کرد. نمونه کامل و بدون نقص این شباهت را باید در حزبالله و شخص شهید سیدحسن نصرالله دید. این شباهت تا آنجاست که سیدحسن را میتوان شاخصترین شاگرد برونمرزی مکتب امام خمینی دانست. زندگی و مواضع سید شهیدان مقاومت نشان میدهد آموزههای امام خمینی نه فقط در ایران، بلکه در لبنان و دیگر مناطق عملی شدهاند. بررسی پنج شاخص کلیدی اندیشه امام و بازتاب آنها در عملکرد و سخنان شهید سیدحسن نصرالله، تصویری روشن از این پیوند ارائه میکند.
ولایتفقیه؛ ستون هویت سیاسی
امام خمینی (جمع) ولایتفقیه را اساس اداره جامعه اسلامی و مبنای شرعی حاکمیت معرفی میکنند. نبود این اصل، تزلزل در هویت سیاسی امت و نفوذ دشمن را ممکن میساخت. «اگر چنانچه فقیه در کار نباشد، ولایتفقیه در کار نباشد، طاغوت است. یا خدا، یا طاغوت، یا خداست، یا طاغوت. اگر با امر خدا نباشد، رئیسجمهور با نصب فقیه نباشد، غیرمشروع است. وقتی غیرمشروع شد، طاغوت است.«1»
پایبندی به امر ولیفقیه و اصل ولایتفقیه را باید مهمترین ویژگی در بررسی سیره سیدحسن دانست. پس از پیروزی حزبالله لبنان در جنگ ۳۳روزه، بسیاری از شخصیتها و رهبران کشورهای عربی با ارسال تبریکات، او را رهبری اسلامی معرفی کردند که توانسته اسرائیل را شکست دهد؛ اما سیدحسن ضمن نشان دادن وفاداری کامل خود به اصل ولایتفقیه طی سفری به ایران دست رهبر انقلاب را بوسید و اینچنین نشان داد که تا ولیفقیه هست، تنها رهبر اسلامی اوست. او همچنین بارها اعلام کرده است که حزبالله لبنان تنها در چهارچوب رهنمودهای ولیفقیه عمل میکند و این هماهنگی، ضامن پایداری و اثرگذاری مقاومت لبنان به شمار میرود. پایبندی سیدحسن به رهنمودها و دستورات ولایتفقیه را تنها میتوان نشانه اخلاص او در پایبندی نظری و عملی به این اصل مهم در اندیشه امام خمینی دانست.
استکبارستیزی
دیگر شاخصه مکتب امام خمینی، استکبارستیزی ایشان است. از منظر امام، استکبار جهانی مانع از آزادی ملتهای ستمدیده شده است و باید با آن به مبارزه برخاست. «در جهانبینی توحیدیِ حضرت امام نظام آفرینش یک نظام الهی است و خداوند متعال در مرکز آن قرار دارد و تمامی کائنات در سایه مشیت و حکمت بالغه او پدیدار گردیده و از وجود او هستی گرفته است؛ یعنی موجودات مستقل از خداوند نیستند، بلکه برای بقای خود پیوسته محتاج جریان فیض الهیاند.»«2» یا همین نگاه ایشان آمریکا را «شیطان بزرگ» و اسرائیل را «غده سرطانی» و هر دو را نماد استکبار و ظلم میدانند. ایشان ماندن در زیر سلطه مستکبران را مایه خفت و سرشکستگی مسلمانان میدانست: «ای مسلمانان جهان وای مستضعفان عالم! دستبهدست هم دهید و به خدای بزرگ رو آورید و به اسلام پناهنده شوید، و علیه مستکبران و متجاوزان به حقوق ملتها پرخاش کنید.»«3»
سید شهدای مقاومت هم در تمامی مدت فعالیت خود همواره همین تعریف از استکبار و استکبارستیزی را دنبال کرد. یکی از سخنرانیهای برجسته و معروف سیدحسن در زمینه استکبارستیزی، سخنرانی او در ۱۲ آبان ۱۴۰۲ در مراسم روز شهید حزبالله لبنان است. سیدحسن در این سخنرانی، استکبار را نماد ظلم و تجاوز توصیف کرد و بر ضرورت ادامه مبارزه تا آزادی کامل فلسطین و قدس تاکید ورزید: «برادران و خواهران، ما در برابر استکبار جهانی ایستادهایم که نماد آن آمریکا و رژیم صهیونیستی است. این استکبار نهتنها فلسطین را اشغال کرده، بلکه کل منطقه را به بند کشیده است. اما خداوند متعال وعده داده که مستضعفان وارث زمین خواهند شد.»«4»
مردممحوری
اعتقاد و اعتماد به مردم یکی از مهمترین شاخصهای خط امام است. «مکرر امام ذکر کردند که این مردم ولینعمت ما هستند؛ مواردی خود را خادم ملت معرفی کرد؛ میگفت: اگر به من خادم ملت بگویند بهتر از این است که رهبر بگویند؛ این خیلی حرف بزرگی است، نشاندهنده جایگاه برجسته مردم و افکار مردم و آرای مردم و حضور مردم در نظر امام است.»«5» اولین سخنرانی حضرت امام پس از بازگشت به وطن هنوز هم در گوش همه ما نجوا میکند: «من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین میکنم! من به واسطه اینکه ملت مرا قبول دارد ...» تکیه امام پس از خداوند همواره به مردم بود و این همان برگ برنده ایشان در تقابل با استعمار شرق و غرب است. پس از ایشان، رهبر انقلاب هم اعتقاد و اعتماد شگفتانگیزی به مردم دارند؛ اما در آنسوی مرزها، سیدحسن هم از این قاعده مستثنی نیست. شهید نصرالله در سخنرانیهای خود، بهویژه در بزنگاههای تقابل با اسرائیل، همواره مردم را یگانه پشتیبان مقاومت در لبنان میداند: «صبر ما زیاد طول نخواهد کشید. خوب گوش کنید. اگر حکومت و دولت از مسئولیت خود در زمینه حفاظت از خاک و شهروندان شانه خالی کنند، مردم لبنان این مسئولیت را بر دوش خواهند گرفت چنانکه از 1982 بر دوش گرفتند و به صهیونیستها میگویم: اگر کسی به شما ضمانتهای امنیتی داده من خبر ندارم. اگر کسی روی میز یا زیر میز ضمانتهای امنیتی داده برای خودش داده! ربطی به مقاومت و ملت لبنان ندارد ...» «6»
وحدت امت اسلامی
مقوله وحدت در اندیشه امام خمینی، مبحثی کامل و البته مستقل است. جهانبینی امام باعث شده تا برای اتحاد جبهه الهی در مقابل جبهه شیطان همه تلاششان را بکنند. این تلاش فراتر از وحدت بین مسلمانان به وحدت بین همه انسانهای مستضعف منجر میشود. در نظر امام همه گروههای آزادیخواه و ظلمستیز باید علیه طاغوت که نماد آن آمریکا و اسرائیل هستند، متحد شوند. «امید است همه ملل مستضعف جهان و بهخصوص مسلمانان با اتکال به یاری خدای تعالی و اتحاد و همبستگی، علیه ابرقدرتهای جنایتکار و بهخصوص آمریکای جهانخوار به پا خاسته و از زیر بار استعمار و ظلم و ستم خود را برهانند.»«7» البته که در نظر امام این اتحاد بینالمللی علیه استعمار و ظلم در ادامه اتحاد داخلی و وحدت در درون مرزها رقم میخورد؛ همان وحدتی که منجر به سرنگون شدن سلسله طاغوتی پهلوی شد در ادامه میتواند به قوام نظام اسلامی بینجامد که زمینه حذف اسرائیل و شکست آمریکا را هم فراهم میکند. «قوام نظام اسلامی ایران بر اتحاد در روش و حرکت در کُلیتِ سیاستِ مورد قبول اسلام است ...»«8»
این نگاه به وحدت را میتوان در اندیشه و سیره سید شهدای مقاومت هم دید. «اگر امروز ضعفی وجود داشته باشد، نتیجه تفرقه است. اگر قدرت دشمن در تفرقه میان ماست، پس ما باید با یکدیگر متحد شویم؛ زیرا وحدت ما دژی محکوم برای ما به شمار رفته و ضمانت پیشرفت ما بهسوی شکوفایی است.»«9» لبنان که حقیقتاً مجمعالجزایری از اقوام و مذاهب مختلف است امروز بیش از آنکه حتی تصورش را بکنیم برای حزبالله و شخص سیدحسن اعتبار قائل است. نمونه عینی این وحدت را انتخابات اخیر شهرداریهای لبنان دیدیم و مشخص شد که این ائتلاف تشکیل شده از سوی حزبالله است که موفق شده اکثریت قاطع کرسیهای شهرداری را از آن خود کند. اتحاد میان شیعه، سنی و مسیحی در لبنان تنها و تنها در نتیجه روحیه ازخودگذشتگی و مقاومت سیدحسن نصرالله ایجاد شده است. او همواره یادآور میشد که مقاومت تنها از طریق همگرایی همه گروهها میسر است و نباید اجازه داد دشمنان با ایجاد اختلاف، پروژههای اشغالگرانه خود را پیش ببرند. این روحیه سیدحسن باعث شده تا شخصیتهای مختلف غیرشیعی هم پس از ترور او به مسئله اتحاد و وحدت ضد اسرائیلی که او ایجاد کرد، اشاره کنند.
شیخ غازی یوسف حنینه، رئیس هیئتامنای تجمع علمای مسلمین (سنی) لبنان گفته است: «شهید نصرالله نماد وحدت اسلامی است. او همیشه برای حفظ وحدت بین علمای اهلسنت و شیعه تلاش میکرد و از نزدیک اوضاع امنیتی، اقتصادی و اجتماعی آنان را پیگیری مینمود. وقتی از وحدت حرف میزند، از سرتاپا شیعه وحدتگرا بود و وحدت کلمه شیعه را مقدمه وحدت سنی - شیعه میدانست.»«10»
ناصر موسی قندیل، روزنامهنگار و پژوهشگر لبنانی هم پس از شهادت سیدحسن اینچنین میگوید: «اتحاد جبهههای مقاومت مهمترین دستاورد شهید نصرالله است. او منحصربهفرد، دارای اخلاق عالی و فرهنگ بالا بود و جان خود را فدای ملت مظلوم کرد تا وحدت امت را حفظ کند.»«11»
پایبندی به آرمان فلسطین
نمونههای بارز پیروی سیدحسن نصرالله از امام خمینی فراوان است، اما آخرین شاخصی که میتوان در این زمینه مطرح کرد، پایبند بودن سیدحسن به آرمان فلسطین است. اهمیت قضیه فلسطین در اندیشه امام خمینی بر کسی پوشیده نیست و میدانیم که ایشان در راستای آزادی قدس انواعواقسام فعالیتها را انجام دادهاند؛ از حمایت کامل از گروههای مقاومت فلسطینی تا سخنرانیهای مختلف و ایده درخشان انتخاب روز قدس در ماه مبارک رمضان که ایامی مهم برای همه مسلمانان است.
سید شهدای مقاومت هم در طول حیاتش این اصل را محور تمامی مواضع سیاسی و نظامی خود قرار داد. وفاداری به آرمان فلسطین، یکی از شاخصهای بارز شاگردی او در مکتب امام خمینی است. ورود او به نبرد طوفانالاقصی را باید آخرین کنش او در حمایت از قدس و مبارزه با اسرائیل دانست. سیدحسن زمانی به شهادت رسید که مشغول مبارزه با رژیم صهیونیستی برای آزادی قدس شریف بود و پاداش حداقل سه دهه مبارزه مستقیم با اشغالگری و ظلم رژیم صهیونیستی را به بهترین وجه دریافت کرد.