مهدی زارع، روزنامهنگار
درباره حج آنهم از نگاه امام خمینی رحمهاللهعلیه نوشتن و حرفزدن یک امر سهل و ممتنع است؛ از طرفی، این موضوع در کلام حضرت روحالله فراگیر و پربسامد است و از طرفی هم ابعاد واقعی حج همچنان در جامعه ما مغفول است. عموم مردم ما نگاهشان به سفر حج و زیارت خانه خدا، نگاهی معنوی و عبادی است و تفکر درباره سایر این گردهمایی بزرگ و مهم تنها در میان اندکی از نخبگان رواج دارد. با وجود این اگر در یک جمله بخواهیم حج ایدهآل از منظر امام را معرفی کنیم، حجی است که از غربت در همه ابعادش بیرون آمده باشد: «حج ابراهیمی محمدی صلیاللهعلیهماوآلهما سالهاست غریب و مهجور است، هم از جهات معنوی و عرفانی و هم از جهات سیاسی و اجتماعی و حجاج عزیز تمامی کشورهای اسلامی باید بیت خدا را در همه ابعادش از این غربت درآورند.» «1» در نگاهی کلی میتوان مواضع امام خمینی رحمهاللهعلیه درباره حج و نگاه ایشان به این شعار الهی با چنین کیفیتی را حداقل در پنج سرفصل مجزا دستهبندی کرد:
1. حج؛ جلوهگاه معنویت
بدون شک، اولین زاویه نگاه امام خمینی رحمهاللهعلیه به مقوله حج، ویژگیهای عبادی و معنوی این آیین است و معنویت هم تنها در سایه انجام دستورات عبادی حاصل خواهد شد: «مراتب معنوی حج که سرمایه حیات جاودانه است و انسان را به افق توحید و تنزیه نزدیک مینماید، حاصل نخواهد شد، مگر آنکه دستورات عبادی حج بهطور صحیح و شایسته و موبهمو عمل شود ...» «2» انجام دستورات عبادی توسط حجاج مقدمه اجباری ورود به این آیین عرفانی است. در نگاه امام هم ایام حج، ایام خودسازی و شناخت نفس بهواسطه اعمال عبادی است. عرفات اگر به عرفان شخصی منجر نشود صرفاً اعمالی بیفایده است، چراکه مقدمه شناخت امام زمان و شناخت خداوند، شناخت نفس است. «لبیکهای مکرر از کسانی حقیقت دارد که ندای حق را به گوش جان شنیده و به دعوت الله تعالی به اسم جامع جواب میدهند. مسئله، مسئله حضور در محضر است و مشاهده جمال محبوب» «3» و چه زمانی بهتر از ایام حج برای شروع مسیر طولانی و نفسگیر وصال به محبوب.
2. حج؛ کنگره بزرگ وحدت
انجام اعمال عبادی حج و توجه به روح معنوی این اعمال، شرط لازم ادای فریضه حج هست، اما کافی نیست. حج در نگاه امام خمینی رحمهاللهعلیه فرصت گردهمایی عظیم مسلمین و وحدت آنها هم هست. در این همایش عظیم، مسلمانان میتوانند اقدام به تشکیل کارگروههای لازم برای بررسی مشکلات مسلمین کنند. امور کشورهای مسلمان، اوضاع مسلمانان در کشورهای غیراسلامی، اقتصاد مسلمین، امنیت مسلمانان، مباحث علمی که باعث پیشرفت جوامع اسلامی میشود و دیگر امور مربوط به امور دنیایی و اخروی مسلمانان میتواند موضوع اصلی اجتماع عظیم حج باشد. «حج، کنگره عظیم اسلامی است که باید مسلمانان در آن مسائل اسلام را بررسی کنند و برای مشکلات مسلمین چارهاندیشی کنند.» «4» البته قطعاً مراد از این فراز این نیست که فیالمثل همه حجاج بیتاللهالحرام از کوچک و بزرگ و بیسواد و باسواد اقدام به برگزاری جلسات بررسی امور مسلمین کنند. قطعاً این رسالت برعهده زعمای قوم گذاشتهشده تا بتوانند علاوهبر بیان و بررسی مشکلات برای رفع آنها راهحل هم ارائه بدهند. «باید توجه داشته باشید که این اجتماع بزرگ که به امر خداوند تعالی در هر سال در این سرزمین مقدس فراهم میشود، شما ملتهای مسلمان را ملکف میسازد که در راه اهداف مقدسه اسلام مقاصد عالیه شریعت مطهره و در راه ترقی و تعالی مسلمین و اتحاد و پیوستگی جامعه اسلامی کوشش کنید.» «5»
این اتحاد زمینه احیای امت اسلامی را فراهم میکند. وقتی که همه مسلمین از هر نژاد و قومیت و ملیتی، در جامه سفید احرام گردهم جمع شوند، همه اختلافات رنگ میبازد و این تجمع میشود آینه همان امت اسلام که خدا و رسول و کتاب و قبلهاش واحد است. «عموم برادران و خواهران اسلامی باید توجه داشته باشند که یکی از مهمات فلسفه حج، ایجاد تفاهم و تحکیم برادری بین مسلمین است.» «6» این اتحاد در ذات خود قدرتنمایی اسلام در برابر غیر هم هست و همین قدرتنمایی است که موجب ناامیدی دشمن و امیدواری جهان اسلام میشود.
3. حج و مبارزه با استکبار
با این نگاه میتوان گفت که در اندیشه امام خمینی رحمهاللهعلیه، کنگره عظیم حج مغتنمترین فرصت مبارزه امت اسلام با استکبار حاکم بر ملتهاست. این مبارزه هم در توسلات و تضرعات و حالات فردی باید مورد توجه باشد «و با حال شعور و عرفان به مشعرالحرام و عرفات روید و در هر موقف به اطمینان قلب بر وعدههای حق و حکومت مستضعفان بیفزایید و با سکوت و سکون تفکر در آیات حق کنید و به فکر نجات محرومان و مستضعفان از چنگال استکبار جهانی باشید و راههای نجات را از حق، در آن مواقف کریمه طلب کنید» «7» و هم در تجمعات و گردهماییهای عمومی. «ما بر این مطلب پافشاری و اصرار میکنیم که مسلمانان، حداقل در خانه خدا و حرم امن الهی، خود را از تمامی قیدوبندهای ظالمان آزاد ببینند و در یک مانور بزرگ از چیزی که از آن متنفرند اعلام برائت کنند و از هر وسیلهای برای رهایی خود استفاده نمایند ...» «8»
4. حج و برائت از مشرکان
اما سوی دیگر این اتحاد و برطرف کردن مشکلات جوامع اسلامی، مقابله با دشمنان جامعه اسلامی است. موسم حج در حقیقت هنگام هجرت از شرک به توحید است. «در فریضه حج که لبیک به حق است و هجرت به سوی حق تعالی به برکت ابراهیم و محمد است، مقام «نه» بر همه بتها و طاغوتها و شیطانها و شیطان زادههاست.» «9» حاجی باید همه مظاهر شرک را از روح و ذهن و جسم و اندیشه خود بزداید و در هنگام بازگشت یک موحد باشد؛ اما توحید که فقط فردی نیست، چراکه اگر این توحید فردی زمینه قیام برای اشاعه توحید در جامعه را فراهم نکند، حقیقی نیست. توحید حقیقی آن است که شرک را در هیچ عرصهای تحمل نکند. «در لبیک لبیک، «نه» بر همه بتها گویید و فریاد «لا» بر همه طاغوتها و طاغوتچهها کشید و در طواف حرم خدا که نشانه عشق به حق است، دل را از دیگران تهی کنید و جان را از خوف غیر حق پاک سازید و به موازات عشق به حق از بتهای بزرگ و کوچک و طاغوتها و وابستگانشان برائت جویید که خدای تعالی و دوستان او از آنان برائت جستند و همه آزادگان جهان از آنان بری هستند.»«10» همچنین حج موسم زدودن موانع موحد ماندن هم هست. حاجی هرچقدر هم که زمینه توحید را در خود تقویت کند وقتی از لباس احرام بیرون میرود وارد جامعهای میشود که پیش از سفر حج در آن بوده است. اگر این جامعه، جامعهای شرکآلود و طاغوت زده باشد، بدون شک، موحد ماندن در آن کاری صعب و طاقتفرساست و حداقل از عهده عموم برنمیآید؛ لذاست که امام تاکید دارند از موسم حج علیه عوامل شرک و طاغوت در جامعه استفاده شود. مظهر تاموتمام شرک و طاغوت در شرایط فعلی هم آمریکاست. آمریکا و ایادی او هستند که همگی در جبهه شیطان به سر میبرند و به او سرسپرده شدهاند. در چنین حالتی حج که صحنه تقابل بین الله و شیطان است، بهترین فرصت برای تسری دادن مبارزه با شیاطین و عمال او از جهان فردی حاجی به جهان بیرونی و عمومی است. توحید فردی باید به توحید جمعی تبدیل شود تا جامعه موحد شود «و کدام بت از شیطان بزرگ آمریکای جهانخوار ... بزرگتر و کدام طاغوت و طاغوتچه از طاغوتهای زمان ما بالاترند؟» «11» تنها در چنین حالتی است که میتوان ادعا کرد حاجی به کنه کعبه رسیده است و آن را درک کرده است؛ زمانی که بداند کعبه نباید در سرزمین وحی رها شود و حجاج باید این نماد توحید را به همراه خود وارد زندگی بعد از حج کنند. «همه مسلمانان باید در تجدید حیات حج و قرآن کریم و بازگرداندن این دو به صحنههای زندگیشان کوشش کنند.» «12»
5. احیای حج
این تسری دادن حج به جامعه، همه آن چیزی است که امام از موسم حج انتظار دارند. ایشان بر دمیدن دوباره تحرک و قیام به حج اصرار دارند و از آن به «روح حج» تعبیر میکنند. در نظر حضرت روحالله، حجی که روح نداشته باشد، حج نیست ولو اینکه جمعیت حاجیان از شماره خارج شود: «مسلم حجِ بیروح و بیتحرک و قیام، حج بیبرائت، حج بیوحدت و حجی که از آن هدم کفر و شرک بر نیاید، حج نیست ...» «13» یا در فرازی دیگر میفرمایند: «اصولًا برائت از مشرکین از وظایف سیاسی حج است و بدون آن، حج ما حج نیست.»«14» این نگاه به حج مستلزم عبور از بسیاری لذتهای دنیایی و کنترل شهوات نفسانی است. در راس کسانی که باید دست به این کنترل و پرهیز بزنند سران کشورهای اسلامی هستند و این مقامات باید به ملتهای خود اجازه بدهند تا بتوانند آزادانه علیه مظاهر شرک ابراز وجود و مبارزه کنند. آل سعود هم باید دست از لذات دنیایی بردارد و همراه امت اسلام، اجازه فعالیت علیه مشرکان را به حجاج بدهد. حضرت امام در همین زمینه، هوشمندانه آل سعود را مخاطب قرار میدهند و میگویند: «بیتی که برای قیام تاسیس شده است، آن هم قیام ناس و للناس، پس باید برای همین مقصد بزرگ در آن اجتماع نمود ... و رمی شیاطین بزرگ و کوچک را در همین مواقف انجام داد. مجرد کلید داری بیت و سقایت حُجاج و عمارت مسجدالحرام کافی نیست...» «15» دامنه انتقادات امام خمینی به آل سعود بهویژه پس از حج خونین سال ۱۳۶۶ گستردهتر و لحن ایشان در قبال حاکمان سعودی تندتر میشود، چندان که در پیامی میفرمایند: «کلیدداران کنونی کعبه لیاقت میزبانی سربازان و میهمانان خدا را ندارند و جز تامین آمریکا و اسرائیل و تقدیم منافع کشورشان به آنان کاری از دستشان برنمیآید... » «16» یا در پیامی که بهمناسبت سالگرد کشتار زائران ایرانی صادر کردند، میفرمایند: «مسلمانان نمیدانند این درد را به کجا ببرند که آل سعود و «خادم الحرمین» به اسرائیل اطمینان می دهد که ما اسلحۀ خودمان را علیه شما به کار نمی بریم!» بازهم دغدغه اصلی امام تقابل با مظاهر شرک و طاغوت در منطقه و جهان است و آل سعود را از آن جهت مورد نقد قرار میدهند که تلاشی برای احیای پیام حج که قیام علیه شیاطین است، ندارد.