نجمه کیخا، استادیار دانشگاه شهید بهشتی، اظهار کرد: سیاست صحیح در آثار امام با عناوینی، چون سیاست الهی و سیاست عادلانه آمده است. اما شاید در اندیشه امام خمینی(ره) با واژهای به نام سیاست اخلاقی مواجه نشویم. ایشان در آثار نوشتاری و سخنرانیها و مصاحبههای خویش در صدد تبیین مفهوم سیاست اخلاقی برنیامده است، در حالی که هم در شیوه حکومتداری و هم در آثار بر جای مانده از وی با سیاست اخلاقی مواجهیم. چرا در حالی که سیاست اخلاقی دغدغه اصلی اندیشمندان دینی همچون هگل قرار گرفته است، در کلام امام خمینی (ره) به کار نرفته است؟
سیاست اخلاقی در اندیشه سیاسی امام خمینی/ تاثیر عرفان در نوع نگاه امام به سیاست
وی ادامه داد: این مسئله را در فلسفه یونان باستان در اندیشه افلاطون و ارسطو نیز شاهدیم. این دو فیلسوف سیاسی، اخلاق فضیلتگرا را در پیوند با سیاست به نیکویی در کتاب جمهور، اخلاق نیکوماخوس و سیاست تبیین کردهاند، اما از اصطلاح سیاست اخلاقی استفاده نکردهاند. امام خمینی(ره) همچون ارسطو که مبادی و مقدمات کتاب سیاست را در کتاب اخلاق نیکوماخوس تبیین کرده است، نخستین کتبی که تالیف کرده است، کتب عرفانی و اخلاقی است. شرح چهل حدیث و شرح جنود عقل و جهل، مهمترین کتب اخلاقی امام خمینی است.
کیخا افزود: امام خمینی بر اساس سنت اندیشه دینی و فلسفی کلاسیک، سیاست را اساسا اخلاقی میداند. او واژه سیاست اخلاقی را به کار نبرد، اما برای حل مسائل و امور سیاسی، اهداف، روشها و راه حلهای فردی ارائه میدهد. اهتمام او بر این است که با ساختن تکتک افراد جامعه و نظام سیاسی مطلوب را بنا کند. علت شکستها و تلخکامیهای سیاسی را نه در ساختارها و برنامهریزیهای سیاسی و اقتصادی بلکه در اخلاق تصمیمگیرندگان و سیاستگذاران و نیز مردم جامعه جستجو میکند و از همینرو سیاست در اندیشه وی اساسا اخلاقی است و جور دیگری نمیتواند باشد.
وی گفت: در این پژوهش از میان منابع مختلف بیش از همه به بیانات امام خمینی خطاب به مسئولان مختلف نظام سیاسی در دوره رهبری سیاسی امام خمینی که در مجموعه صحیفه امام گردآوری شده است، استناد شده و بر این اساس به مواردی از جمله بحث تزکیه، انگیزه الهی، هدف سیاست، شیوههای برخورد با مردم و چگونگی اولویت دادن به سودگرایی، وظیفه گرایی و فضیلت گرایی که از چالشهای حکومت دینی است، پرداختم.
مفهوم سیاست و سیاست اخلاقی
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه در حکمت فلسفه متعالیه که امام خمینی از مهمترین متفکرین آن است، سیاست دارای مراتب و انواع است، یادآور شد: این تقسیم بر اساس نگاه اخلاقی امام خمینی به سیاست از زاویه قوای نفس انسان صورت گرفته است. قوای نفس عبارتند از: شهوت، غضب، وهم و عقل. حال آنکه سیاست صحیح، نسخهای بزرگتر از سیاست شخصی است و تدبیر نفس و همانگونه که یک فرد میکوشد نفس خود را از غلبه شهوت غضب دور دارد و تعادلی میان قوای خود با حاکمیت عقل برقرار سازد، در تدبیر جامعه نیز باید از سیاستهای رفاهی صرف دوری کرد و تعادل برقرار کرد.
وی ادامه داد: سیاستی که امام خمینی بر اساس تعادل قوانی نفس انسان و حاکمیت عقل تعریف میکند، سیاست الهی و گاه سیاست عادلانه نام مینهد. از بحثهای قابل توجه در سیاست اخلاقی، نحوه ارتباط میان سیاست اخلاقی، سیاست عادلانه و سیاست الهی است. گرچه امام خمینی در توصیف حکومت غالبا از عنوان کلی سیاست الهی استفاده میکند، اما کلمه سیاست عادلانه نیز در سخنرانیهای وی وجود دارد.
کیخا با تاکید بر اینکه سیاست اخلاقی از دل سیاست عادلانه میجوشد، افزود: تا زمانی که سیاست عادلانه تحقق نیابد، نمیتوان از سیاست اخلاقی حرف زد. رابطه میان سیاست عادلانه و سیاست اخلاقی شبیه به رابطه میان عدالت و اخلاق است. در مسائل اجتماعی عدالت مقدم بر اخلاق است، زیرا تا زمانی که شهروندان از حقوق و جایگاه قانونی خود برخوردار نشدهاند، نیکی و بخشش در مورد آنها توجیهی ندارد و آنها را راضی نخواهد کرد. ابتدا بایستی شرایط کسب و کار و دارا بودن مسکن و معیشت مناسب و دیگر نیازهای ضروری شهروندان تامین شود. تامین ضروریات زندگی و رعایت قانون در جامعه به تحقق عدالت میانجامد. اگر اخلاق را تحول بدانیم که در سطحی بالاتر از عدالت قرار دارد، میتوانیم تفکیکی میان سیاست اخلاقی و سیاست الهی برقرار کنیم. عدالت انسانی و عدالت الهی مبتنی بر عدالتاند، اما سیاست اخلاقی از سطح عدالت فراتر میرود و به همدلی، محبت، دوستی، گذشت و ایثار، شهادت و ... توجه میکند. جود برتر از عدل است، در این معنا اخلاق نوعی فراتر رفتن از خود است. سیاست اخلاقی نوعی توجه سیاست به اموری فراتر از وظیفه معمول سیاستها است. یعنی به اموری ظریفتر و زیباتر و هنرمندانهتر رجوع میکند.
وی گفت: در پاسخ به این مسئله که سیاست اخلاقی در اندیشه امام خمینی چه مفهومی میتواند داشته باشد؟ باید گفت: اگر اخلاق نحوه رفتار و عمل انسان را نشان میدهد، بحث از سیاست اخلاقی در اندیشه امام خمینی، نحوه حکومت داری و تدبیر جامعه از دیدگاه وی را نمایان میسازد. همانگونه که انسان نیازمند تذکر و موعظه و مراقبه و محاسبه و مجاهده است، تدبیرگران سیاسی نیز چنیناند. موعظهای که امام برای سیاستمداران دارد، تفاوت زیادی با مواعظ فردی ندارد. هدف و انگیزه باید یکی باشد و لذا روش نیز همان روش است. جایگاه و مقام هیچگاه نمیتواند تغییری در این شیوه ایجاد کند. تلاش او بر این است که همین امر را نشان دهد و مداوم به مسئولان یادآوری میکند که به دنبال مقام نباشید و به جای واژه ریاست از واژه خدمت استفاده میکند که فرد مسئول را همپایه دیگر افراد، اما با تعهد و مسئولیت و مقعیت دشوارتر نشان دهد. بر این اساس مهمترین شیوههایی که وی در سیاست اخلاقی دارد، انگیزه الهی، تزکیه و محبت به مردم است.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: میتوان گفت، مباحث فلسفه سیاسی امام خمینی (ره)، به شیوه قیاسی طرح شده است، به این معنا که حرکتی از کل به سمت جزء دارد. از حکمت نظری شروع میشود و به حکمت عملی ختم میشود. این حرکت از توحید و یگانگی به سمت جامعه و تکثر موضوعات و افراد، در صدد است دنیای متکثر اجتماعی را به وحدت و یکپارچگی برساند. اندیشه توحیدی یک فرد مسلمان بایستی در بیرون از حیات فکری و فردی او نیز نمود یابد و میان بخشهای مختلف زندگی پیوند برقرار شود. سیاست اخلاقی تلاشی است برای ایجاد تحول در انسان تا بتواند به چنین وحدتی دست یابد.
وی با اشاره به تاثیر عرفان در نوع نگاه امام خمینی(ره) به سیاست افزود: بر اساس این نگاه، همه انگیزهها الهی میشود و فقط باید برای خداوند کار کرد، بدون اینکه هیچ چشمداشتی به سود مادی و دنیوی داشت. به طور کلی برای خدا بودن و برای خدا عمل کردن عصاره عرفان است که وی به سیاست وارد کرده است. این ورود عرفان به صحنه اجتماع و سیاست عامه، نشان از اعتماد زیاد امام به توان و ظرفیت مردم است که همگان را قادر به طی مراحل سلوک و گذر از زیباییها و دلفریبیهای دنیا میداند و جالب اینجا است که همین گذار خلقی و انفسی از زیباییهای دنیا به زیبا شدن دنیا میانجامد.
منبع: ایکنا