ورزش

در حیاط منزل جای قدم زدن نبود‏
در نوفل لوشاتو تنها قدم می زدند‏
با دیدن تصویر گریه می کردند‏
موقع قدم زدن ذکر می گفتند
فقط ذکر می گفتند‏
آهسته ذکر می گفتند‏
در حال قدم زدن ذکر می گفت‏
اگر شیطنت نکند مریض است
امام ما را آزاد می گذاشتند‏
به امام بگویید ما می ترسیم
من ھم کار خودم را می کنم
نظم روزانه
نظم حتی در زندان
به دیدن مسابقه کشتی می رفتند‏
به ژیمناستیک بیشتر نظر داشتند‏
از این بازوهای شما کشتی گیران خوشم می آید‏
ما به کِشت ایشان کاری نداریم‏
شنا می دانستند‏
هرگز فروتنی را فراموش نکردند‏
بعدازظهرها به کوه می رفتند‏
از بدنشان خوب نگه داری می کردند‏
فکر می کنی این غنچه چند روزه است؟‏
نشاط در کودکی‏
زیارت عاشورا را در حال قدم زدن می خواندند‏
اغتنام فرصتها‏
عمر با برکت امام‏
از همه وقت خودشان استفاده می کردند‏
نظم در برنامه یک روز
ورزش را رھا نمی کردند
ھر مرتبه نیم ساعت قدم می زدند
راه رفتن ایشان با ذکر تنظیم می شد
ھر روز قدم می زدند
در ترکیه منظم قدم می زدند
نظم حتی در سلول انفرادی
بعد از نماز صبح قدم می زدند
روزی نیم ساعت روی پشت بام راه می روم
روزی سه بار پیاده روی
ساعت قدم زدن دیر شد
پشت بام قدم می زدند
قانون داخل خانه را رعایت می کنند‏
من راهم را نرفته ام!